دردنوشته های یک روانشناس شهریوری

ساخت وبلاگ
خدایا اگه صدامو میشنوی بدون انقدر از زندگی خستم که از ته ته ته دلم آرزوی مرگ دارم خدایا اگه میشه منو زودتر بیار پیش خودت هیچکس تواین دنیا حوصله منو نداره هیچکس قدر خوبیامو نمیدونه خیلی دلمو میشکنن ب خودت قسم دیگه طاقت ندارم بقران قسم خیلی سخت شده برام زندگی خدایا نمیدونم چ گناهی کردم ک نه توی مجردیم خوشبخت بودم نه توی زندگی متاهلیم .خدایا این یکدفعه رو حرفمو گوش کن و دعا مو براورده کن 

 

دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...
ما را در سایت دردنوشته های یک روانشناس شهریوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 19:02

حالم یجوریه ک برای اروم شدنم دلم شراب میخادمست کنم بعدشم بشینم عین خررقلیون بکشم وهمراه بااهنگ تنهایی محسن لرستانی انقد زار بزنم تا بمیرم ...هعیییی

 

 

دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...
ما را در سایت دردنوشته های یک روانشناس شهریوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 19:02

نیم ساعت پیش از شدت گرسنگی بیدار شدم دیدم ماکارونی دیروز تو یخچاله رفتم کف ماهیتابه پهنش کردم و ضرب گازو متوسط روشن کردم و روغن ریختم هدفم این بود که کلش تدیک بشه چون ماکارونی رو زورکی میخورم ولی تدیک دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...
ما را در سایت دردنوشته های یک روانشناس شهریوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 135 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 13:18

وقتی کتاب راز هایی درباره مردان رو میخونم یه حسی میاد تو وجودم ک نمیتونم بشینم و دلم میخاد دور خونه بدوم و دیوونه بازی دربیارم فکرکنم دارم خل میشم نمیدونم دقیقا چ حسیه اه ...حتی الانم بشدت هیجان زده ام واضطراب دارم ...

دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...
ما را در سایت دردنوشته های یک روانشناس شهریوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 162 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 13:18

یجور مقاومت بی همتایی درنرفتن بخونه مادرشوهر از خودم نشون میدم که برای خودم‌تعجب اوره ...از بس اونجا احساس غریبگی میکنم برای خواب راحت نیستم باید مواظب باشم زیاد نخابم یهو حرف در نیاد باید مواظب باشم دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...
ما را در سایت دردنوشته های یک روانشناس شهریوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 188 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 13:18

دلم میخواست یه شوهر بادرکو فهم داشتم کسی که بهم احترام بذاره اما کاملا برعکس شددلم خونه هیچی هم نمیخام راجبش بگم خستم فقط اززندگی:((

دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...
ما را در سایت دردنوشته های یک روانشناس شهریوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 174 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 13:18